یه پست پیامکی فرستادم با عنوان حجم عظیمی از عقده ولی بیان ثبتش نکرد .

موضوعش هم عدم همکاری پرسنل لیبر با ما بود . مسئول شیفت سرتاپا عقده شون نذاشت ما تو

لیبر بمونیم در حالی که سوپروایزر عصر اجازه داده بود !!! دیگه نگید پرستارها بد اخلاقن ها ، پرستار ها

در مقایسه با ماماها ماهن،  مااااااااه!

 

این مدته ، یعنی از اون موقع که امتحانام تموم شده تا همین الان چندین و چند بار خواب ا.د و مرکز رو

دیدم . همه خوابها هم یک مضمون واحد دارن و این منو میرسونه!  :(

خواب میبینم که از مرکز تماس گرفتن و گفتن که کار ما اونجا ناتمام مونده و علی رغم توضیحات من که

ما فقط 3 دوره کنار آقای ا.د بودیم میگن نه نه نه باید بیایید و لااقل دوره ی آخر رو دوباره بگذرونید!!! بعد

خودمو تو خواب میبینم که با اضطراب زیااااد رفتم تو مرکز و تو بخش معهود و منتظر ا.د هستم که کار

رو شروع کنیم و ا.د رو میبینم که موذیانه میخنده و بهم میگه چرا هیچی یادت نمونده ؟ و در حین کار

با همون زبون تند و تیزش بهم تیکه میندازه بعد با استرس از خواب میپرم به شکلی که اصلا انگار نه

انگار که خوابیدم و همچنان خستگی تو تنم مونده .

 

امروز کتاب پرستاری سلامت جامعه تموم شد ! خیلی هم عالی از این به بعد به جای هر روز خوندن

سلامت جامعه برنامه میشه 1 روز در میون اون هم مرور مطالب ! داخلی جراحی و زبان و روان هم

میخونم ولی الان چیزی تموم نکردم ! کودک و مادر و نوزاد هم همچنان دست نزده موندن. ولی

اشکالی نداره کلی دیگه وقت دارم و میتونم با دقت و کامل بخونمشون :)

 

داروهامو میخورم و حالم خوبه :) فقط اون اوایل رو خوابم اثر گذاشته بود و خوب نمیخوابیدم که با تغییر

ساعتشون الان ساعت خوابمم بهتر شده و تماما در حال خیر خواستن واسه دکتر میم هستم :)

 

روز و روزگارتون خوش و به دور از آدمهای عقده دار !

دقیقا از همون روزی که ننوشته بودم تا خود 25 مهر 98

سویل سرما خورده ی از سفر برگشته ...

صدای منو از خانه ی خواهر میشنوید!

هم ,تو ,رو ,  ,د ,ا ,ا د ,میبینم که ,خواب میبینم ,که با ,نه نه

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

digipars سرپلذهاب_شهر من حقوق و زندگی گروه معماری هومن سرابی آموزش خدمات خودرو و مشاغل شیراز Cross Border Freedom Diaries همه چی اینجا هست!